نخست، روابط سیاسی پیچیده ایران با دولت عربستان و حساسیت سعودیها درباره هر مسئلهای که بهنحوی با کعبه و مکه و مدینه ارتباط پیدا کند.
دوم، سابقه دولت در بیاعتنایی به حریم عمومی مکانهای فرهنگی، ازجمله ماجراهای برج جهاننما و سد سیوند و... که موجب میشود کسی نیوشای این واعظ غیرمتعظ نباشد.
اما در اینباره دست نهادهای غیردولتی کاملا باز است. انتظار میرود مجامع علمی و فرهنگی مرتبط، بهویژه جامعه معماران و شهرسازان بتوانند با پیگیری مداوم خود از طریق مجاری مدنی و با بهرهگیری از هر ابزاری که شبهه دوپارهسازی مذهبی را نداشته باشد، دولت عربستان را به تجدیدنظر در اجرای چنان پروژه تأسفباری ترغیب کنند.
دیگر بار تأکید میکنیم بنا به دلایل بسیار، زیبندهتر آن است که اعتراض به نقض حریم خانه خدا حتیالامکان با واژههای غیرسیاسی و توسط نهادهای مدنی انجام شود.
اگرچه به هر رو این اعتراض توان و شور خود را از دلمشغولی مؤمنانه میلیونها انسان به قبله همه گیتی میگیرد.
و با وجود همه ملاحظاتی که گفته شد، بایسته است این شور فروننشیند تا زمانی که در طواف کعبه آنچه به دید میآید گستره آسمانی بیانتها باشد که توحید و وحدت وجود را القا میکند، نه منظر آپارتمانهای هر متر مربع سه میلیون دلاری، که آزمندی را برمیتابند و دل فروبستن به جیفه دنیوی.